دانلود پرسشنامه پایان نامه کارشناسی ارشد علوم تربیتی گرایش برنامه ریزی درسی

کاربرد مدیریت دانش شخصی توسط اعضای هیات علمی دانشگاه‌ بیرجند در حوزه فعالیتهای آموزشی و پژوهشی آنان

 
 
 
 
 
چکیده
مدیریت دانش شخصی به عنوان راهبردی مهم در بهبود کمی و کیفی فعالیت های اعضای هیأت علمی و کاربرد مؤثرتر و کارامدتر دانش در محیط های دانشگاهی توجه اندکی از سوی جامعه علمی کشور را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نحوه کاربرد مدیریت دانش شخصی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند در حوزه فعالیت های آموزشی و پژوهشی آنان انجام شده است. در این پژوهش، مدیریت دانش به عنوان مجموعه ای از فرایندها شامل شکل گیری، سازماندهی، تبادل و کاربرد تعریف می شود که دانش را برای بهینه سازی و نیل به اهداف و رسالت های دانشگاه مورد استفاده قرار می‏دهد. 
 
روش این پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند بودند. تعداد نمونه 149 نفر بود که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بسته پاسخ و باز پاسخی با 77 گویه بوده که ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ارتباط بین سابقه کار و دو مؤلفه مدیریت دانش، یعنی سازماندهی و تبادل دانش به لحاظ آماری در سطح 1% معنی دار بود اما در مؤلفه های شکل گیری و کاربرد دانش این ارتباط معنی دار نبود. 
 
در تمامی مؤلفه-های مدیریت دانش، اعضای هیأت علمی با مدرک تحصیلی دکتری میانگین نمره بالاتری نسبت به اعضای هیأت علمی کارشناسی ارشد داشتند اما بررسی سطح معنی داری آزمون برای هر یک از مؤلفه ها نشان داد این برتری تنها برای تبادل و انتشار و کل مدیریت دانش در سطح 1% معنی دار بود. هم چنین یافته های پژوهش نشان داد اعضای هیأت علمی که دانشجوی تحصیلات تکمیلی دارند در همه مؤلفه های مدیریت دانش (به جز تجزیه و تحلیل) و کل آن نسبت به گروهی که دانشجوی تحصیلات تکمیلی ندارند از میانگین نمره بالاتری برخوردارند ولی این تفاوت به لحاظ آماری تنها در مؤلفه تبادل و انتشار و کل مدیریت دانش در سطح 1% معنی دار بود. 
 
تفاوت در شکل گیری دانش (تولید) و میزان مدیریت دانش نیز در بین اعضای هیأت علمی دانشکده های مختلف در سطح 1% معنی دار بود اما در سایر مؤلفه های مدیریت دانش تفاوت معنی داری به لحاظ آماری بین اعضای هیأت علمی دانشکده های مختلف دانشگاه بیرجند وجود نداشت. هم چنین یافته های پژوهش نشان داد که گر چه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند در مؤلفه های شکل گیری و سازماندهی دانش با میانگین نمره بالاتر از 3 در مقیاس لیکرت از وضعیت مناسبی برخوردار بودند ولی در مؤلفه هایی مانند تبادل و انتشار، خصوصاً در روش های گروهی، با میانگین نمره کم تر از 2 عملکرد رضایت بخشی نداشتند.
 
 
 
 
 

ابزار و روش­های گردآوری اطلاعات

برای انجام این پژوهش، اطلاعات مورد نیاز از طریق اجرای یک پرسش­نامه محقق­ساخته و انجام مصاحبه نیمه­ ساختار یافته جمع ­آوری شده که یافته ­های حاصل از مصاحبه در تجزیه و تحلیل به کار گرفته شده است.  پرسش­نامه مورد نظر با بهره­ گیری از پرسش­نامه­ های استاندارد و معتبری که در بعضی از دانشگاه­های خارجی و داخلی در زمینه مدیریت دانش به کار گرفته شده بود از جمله پرسش­نامه محی­الدین (2007) و جعفرزاده (1389) و نیز تجزیه و تحلیل عناصر مدیریت دانش و انطباق آن با وضعیت فعالیت­های آموزشی و پژوهشی اعضای هیأت علمی تدوین شده است. لازم به ذکر است که برخی از این پرسش­نامه­ها تنها به یکی از مؤلفه­های مدیریت دانش پرداخته و برخی دیگر نیز زیرساخت­های مدیریت دانش را مورد پرسش قرار داده ­اند.

بنابراین، نخست با استفاده از منابع کتابخانه­ای و از طریق جستجو در پایگاه­های اطلاعاتی و بررسی مجله­های جدید مدیریت دانش[1]، مؤلفه­های مدیریت دانش و چگونگی بررسی مدیریت دانش شخصی در دانشگاه­ها تعیین شد و پرسش­نامه­های موجود به عنوان الگوی آغازین مورد استفاده قرار گرفت. سپس پرسش­نامه نهایی بر پایه شاخص­های مورد نظر، سؤالات پژوهش و با توجه به وظایف اعضای هیأت علمی در زمینه مدیریت دانش، تنظیم و طراحی گردید. سؤالات بر مبنای پژوهش درباره فعالیت­های مدیریت دانش و برای کمک به استادان در راستای اندیشیدن به چگونگی انجام کار و کسب درک بهتری از شیوه­های انجام کار دانشی طراحی شد. سپس با مراجعه حضوری، پرسش­نامه­ها توسط اعضای هیأت علمی تکمیل و اطلاعات گردآوری شده مورد بازبینی و دسته­بندی قرار گرفت. تا حد امکان اطلاعات ناقص از طریق مراجعه مجدد تکمیل گردید.

 

پرسش­نامه نهایی شامل 5 بخش و از 77 پرسش به شرح زیر تشکیل شده است:

·        بخش اول «اطلاعات جمعیت­شناختی»: متغیرهای جمعیت شناختی مانند جنسیت، سابقه کاری، بالاترین مدرک تحصیلی، رتبه دانشگاهی و هم­چنین نام دانشکده و گروه محل فعالیت پاسخگو در این بخش مورد پرسش قرار گرفته است.

·        بخش دوم «شکل­گیری دانش»: شامل سؤالاتی است که درباره درک پاسخگو از شکل­گیری دانش طراحی شده است. این بخش شامل سه زیرمجموعه اکتساب، تجزیه و تحلیل و تولید دانش به ترتیب با 16، 5، 12 و در مجموع 33 پرسش می­باشد که به توانایی اشخاص در کسب دانش، بسط اندیشه‏ها، خلق واقعیت­ها و معناهای جدید و راه­حل­های نوین و مفید اشاره می­کند.

·        بخش سوم «سازماندهی»: برای کسب اطلاعاتی در زمینه درک پاسخگو از سازماندهی دانش تنظیم شده است. در این بخش که شامل 14 پرسش 5 گزینه­ای با مقیاس لیکرت است محدوده هر گزینه آن کاملاً توضیح داده شده و به فرایند محافظت، دسترسی به موقع، استفاده مجدد و هنگام­سازی مداوم دانش توسط اعضای هیأت علمی اشاره دارد.

·        پخش چهارم «تبادل دانش»: تبادل دانش به شیوه توزیع و گسترش کانال­های دانش در بین اعضای هیأت علمی مانند پست الکترونیکی، شبکه داخلی، بولتن و مانند آن­ها اطلاق می­شود. برای گردآوری این اطلاعات از 24 پرسش استفاده شده است که علاوه بر 5 گزینه مشخص شده برای پاسخ در مقیاس لیکرت، با توجه به این­که روش­های انتشار دانش متنوع بوده و در هر مورد نیز تعداد آن از اهمیت برخوردار بوده است، به پاسخگو این امکان داده شده است که به صورت تشریحی موارد و تعداد روش­های تبادل و انتشار دانش خود را ارائه نمایند.

·        پخش پنجم «کاربرد دانش»: این بخش به به کارگیری دانش در محل مناسب خود اشاره دارد. میزان کاربرد اطلاعات فراهم شده و دانش بنا شده شخصی هر عضو هیأت علمی با 6 سوال 5 گزینه­ای مورد سنجش قرار گرفت.

به پیشنهاد استادان راهنما و مشاور در اکثر موارد قابل انجام، پرسش­نامه به صورت حضوری و با توضیحات پژوهشگر و با نوشتن نظرات تشریحی پاسخگویان تکمیل شده است.

 

3-5 روایی و پایایی ابزار گردآوری

از میان روش­های متعدد و موجود جهت سنجش روایی پرسش­نامه و کسب اطمینان از اعتبار[2] اندازه­گیری، در این پژوهش از روش اعتبار محتوا استفاده شده است. اعتبار محتوا نوعی اعتبار است که معمولاً برای بررسی اجزاء تشکیل دهنده یک ابزار اندازه­گیری به کار برده می­شود. اگر سؤال­های ابزار معرف ویژگی­ها و مهارت­های ویژه­ای باشند که پژوهشگر قصد اندازه­گیری آن­ها را دارد، آزمون دارای اعتبار محتوا است. اعتبار محتوای یک آزمون معمولاً توسط افرادی متخصص در موضوع مورد مطالعه تعیین می­شود و به قضاوت داوران بستگی دارد (سرمد، 1386). بدین منظور پرسش­نامه در اختیار 5 نفر از متخصصان، صاحب­نظران و اساتید (در رشته مدیریت آموزشی 1 نفر، علوم اطلاع رسانی 1 نفر، برنامه­ریزی درسی 3 نفر) قرار گرفت و از نظرات ایشان در تصحیح مشکلات و پیچیدگی­های پرسش­نامه استفاده شد. پس از یک هفته نظرات افراد مذکور گردآوری و جمع­بندی شد. تغییرات مورد نظر آن­ها (بیش­تر تغییرات مربوط به نحوه بیان و کاربرد اصطلاحات بود) در تنظیم پرسش­نامه اعمال شد.

پایایی[3] عبارت از دقت (ثبات و پایداری) آزمون در هر اندازه­گیری است (ایزاک2، 1376). برای سنجش پایایی پرسش­نامه از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج آزمون آلفای کرونباخ گویای آن است که ابزار مورد استفاده در این پژوهش قابل اعتماد بوده و برای کل پرسش­نامه برابر 92/0=α بدست آمده است که حاکی از اعتبار بسیار خوب پرسش­نامه است. 



[1] . Journal of Knowledge Management, Journal of Computer Information Systems, The Electronic Journal of Knowledge Management, Information Systems Education Journal, Journal of Information & Knowledge Management, The International Journal of Education Management and so on.

[2].Validity

[3]. Reliability      2.Eizak